نقد فيلم ایتالیا ایتالیا ساخته کاوه صباغ زاده

24 مهر 1396
ایتالیا ایتالیا ایتالیا ایتالیا

شور و تازه‌نفسی یک فیلم‌ساز جوان

«ایتالیا ایتالیا» با ارجاع دل‌انگیز به صحنه‌های عاشقانه فیلم هامون و تلاش زوج جوان در جهت شریک کردن دیگری در رؤیاهای شخصی خود، تصویر تازه‌ای از مرحله آشنایی و شکل‌گیری عشق در میان یک زوج روشنفکر و مدرن را پیش رویمان می‌گذارد که تعریفشان از زندگی مشترک فراتر از امور و مناسبات فراگیر در میان عموم مردم است اما نمی‌تواند در نیمه دوم فیلم فرایند بازنمایی زندگی روزمره زن و مرد را که به خاطر مقتضیات زندگی مشترک از رؤیاهای شخصی‌شان دور شده‌اند، در تداوم و تکمیل همان رویکرد متفاوت و نوآورانه نیمه اول پیش ببرد و داستان تکان‌دهنده جومپا لاهیری که نیمه دوم فیلم از آن الهام گرفته است، رابطه نادر و برفا را دچار بحران مهم و بزرگی می‌کند که ربطی به بلندپروازی‌ها، ماجراجویی‌ها و دیوانه‌بازی‌های عاشقانه زوج ندارد.

به همین دلیل فیلم به اثری دوپاره و ازهم‌گسیخته تبدیل می‌شود که نمی‌تواند این دو لحنی بودن فیلم را به یک تمهید فرمی در داستان تبدیل کند و لحن سرخوشانه نیمه اول را به‌عنوان جهانی رؤیازده و خوش‌بینانه قرینه متضاد دنیای واقعی و جدی با لحن تلخ و عبوس نیمه دوم تداعی کند. درحالی‌که فیلم بدون حادثه مهم از دست دادن فرزند که زندگی آن‌ها را به ناگه دچار تغییر و دگردیسی می‌کند، می‌توانست اثری منسجم و یکدست در راستای نمایش تحولات زن و مرد پس از ازدواج باشد و نشان دهد که چطور ملاحظات و مصلحت‌اندیشی‌های زندگی زناشویی می‌تواند به مانعی در جهت دنبال کردن دغدغه‌های شخصی هر یک از آن‌ها تبدیل شود و آرام‌آرام آن‌ها را به دل‌زدگی و ملالت و خستگی از خود و دیگری برساند. همان رویکردی که به بهترین شکل در نمونه‌های خوب وودی آلن می‌بینیم که بدون تمرکز و تأکید بر یک حادثه چشمگیر و مهم، از دل روابط عادی روزمره دشواری مراقبت از عشق در طول زمان را تداعی می‌کند و چالش‌های پیش روی زوج را در باهم ماندن نمایش می‌دهد.

آن‌هایی که داستان «موضوع موقت» لاهیری را خوانده‌اند، می‌دانند که او چطور از خلال جملاتی ساده، داستانی تکان‌دهنده را خلق می‌کند که تلخی گزنده‌اش تا اعماق جان آدم راه می‌یابد و با خود می‌گوییم که عشق تا چه حدی می‌تواند جلوه‌ای بی‌رحمانه و خشونت‌بار داشته باشد. اگر لاهیری موفق می‌شود در انتهای داستانش رفتار انتقام‌جویانه مرد نسبت به زن را در اوج سهمگینی‌اش باورپذیر کند، ازاین‌روست که از ابتدای داستانش برای رسیدن به این ضربه نهایی زمینه‌چینی کرده است. به خاطر همین وقتی داستانش را با این جملات تمام می‌کند که «شِبا چراغ را خاموش کرده بود. بعد از لحظه‌ای شوکمار هم پیشش نشست. به خاطر چیزهایی که حالا می‌دانستند با هم گریه کردند»، احساس می‌کنیم بازی عجیبی که زن و مرد در طول چند شب در تاریکی برای حرف زدن درباره چیزهای ناگفته‌شان انجام داده‌اند، به محملی برای پیوند دوباره آن‌ها تبدیل می‌شود، هرچند از رهگذر گریستنی ویرانگر اما مشترک باشد.

اما در فیلم صباغ زاده رفتار انتقام‌جویانه مرد نسبت به زن دور از ذهن به نظر می‌رسد و ما نمی‌توانیم بپذیریم مردی که این‌چنین عاشقانه به زنش می‌نگرد، در لحظه تغییر ماهیت بدهد و چنین خصمانه رازی را که تنها پناه مشترک عاشقانه آن‌هاست، برملا کند. درواقع اگر فیلم از ابتدا تمرکزش را بر رابطه زوج جوان می‌گذاشت و از انبوه ایده‌های جذاب اما پراکنده و بی کارکرد دست می‌کشید و نمایش دغدغه‌ها و آرمان‌های شخصیت‌ها را در حد و اندازه معقول نگاه می‌داشت و اجازه می‌داد تا ما به‌تدریج در جریان فروپاشی عشق یک زوج رؤیازده قرار بگیریم، لحظه مهم و سرنوشت‌ساز فیلم در پایانش تأثیرگذار از کار درمی‌آمد و اکنون با فیلمی متفاوت اما نامنسجم و آشفته روبرو نبودیم.

 بااین‌وجود فیلم از جهت اینکه به سراغ یک زوج روشنفکر و مدرن می‌رود و می‌کوشد مسیر شکل‌گیری عشق تا زوال و فروپاشی میانشان را به میانجی دغدغه‌های فرهنگی و هنری آن‌ها و نه مشکلات معیشتی و خانوادگی و اجتماعی‌شان نشان دهد، اثری متفاوت و قابل‌تأمل به نظر می‌رسد و به خاطر حال و هوای جوانانه و بازیگوشانه‌اش می‌تواند بخشی از تجربه‌های شخصی و حدیث نفس زوج‌های امروزی را بازتاب دهد.

«ایتالیا ایتالیا" فیلمی است که انرژی و جسارت و شور و تازه‌نفسی یک فیلم‌ساز جوان را بازمی‌تاباند که بجای اینکه قدم در همان راه‌های رفته بگذارد، می‌خواهد مسیر تازه‌ای را در سینما بیازماید و در قلمروی‌ای پا بگذارد که مخصوص به خودش باشد، اما هنوز نتوانسته بازیگوشی‌ها و تجربه‌گرایی‌هایش را از پراکنده‌گویی و بلاتکلیفی پیراسته کند و از دل آن اثری منسجم و هدفمند بیرون بکشد. بااین‌وجود می‌توان امید داشت که فیلم بعدی‌اش همان‌قدر که حس و حال یک حدیث نفس و اثر شخصی را داشته باشد اما حاصل یک ذهن متمرکز و انضباط یافته به نظر برسد که حالا می‌داند چطور قواعد را به شکل دلخواه خود درآورد.

نزهت بادی

ایتالیا ایتالیا

نویسنده فیلم‌نامه و کارگردان: کاوه صباغ زاده. مدیر فیلم‌برداری: معین رضا مطلبی. صدابردار: جهانگیر میرشکاری. صداگذاری: علی علویان. طراح گریم: علی بهرامی فر. طراح صحنه و لباس: زیبا موسوی. عکاس: ناصر سجادی حسینی، مشاور رسانه‌ای: آیدا اورنگ. بازیگران: حامد کمیلی، سارا بهرامی، رضا سخایی، جهانگیر میرشکاری، فرید سجادی حسینی، دانش اقباشاوی، ناصر سجادی حسینی، آنامهر اخلاقی.