درباره سینمای جنگ و دفاع مقدس

02 مهر 1398

جای حماسه‌ها خالی است

ناصر سهرابی

ظهور هشت سال جنگ تحمیلی باعث شکل گرفتن ژانر سینمای دفاع مقدس شد. ژانری که در دهه 60 با مرز ساخته جمشید حیدری آغازگر دوران جدیدی بود که تابه‌حال فرازوفرودهای بسیاری را پشت سر گذاشته است.

شاید فیلم پرفروش «عقاب‌ها» ساخته ساموئل خاچیکیان به‌نوعی آغازگر جریان فیلم‌سازی درباره جنگ ایران و عراق باشد. در کنار این آثار نمی‌توان از مستند تلویزیونی «روایت فتح» نیز غافل شد. سید مرتضی آوینی شهید اهل‌قلم با حضور در جبهه‌ها و ثبت تصاویر به‌یادماندنی‌اش برگ زرینی از خود به یادگار گذاشت که سینمای جنگ و دفاع مقدس ایران بدون آن معنا و مفهومی ندارد.

حماسه‌ها فراوان‌اند و سینما گوشه‌ای ناچیز از آن‌ها را در خاطره‌ی خود دارد.

سینمای ایران بعد از 4 دهه از پایان یافتن جنگ تحمیلی در چه جایگاهی ایستاده؟ آیا کارنامه قابل دفاعی در تولیدات آثار جنگی داشته‌ایم و یا در ثبت آن روزهای حساس و خاطره‌انگیز مغفول مانده‌ایم ... با استناد به گفته مقام معظم رهبری که در مورد دفاع مقدس فرمودند: هشت سال دفاع مقدس مظهر ایثار و ازخودگذشتگی است سینمای ایران توانسته ایثار و ازخودگذشتگی شهدای گران‌قدر و جانبازان سرافراز جنگ تحمیلی را درست و کامل به تصویر بکشد و یاد و خاطره آن‌ها را برای همیشه زنده نگه دارد.

در صنعت فیلم‌سازی آمریکا 140 میلیون دلار هزینه شد تا کارآمدترین عوامل فنی، هجوم هواپیماهای ژاپنی را به بندر پرل هاربر تجسم بخشند، فارغ از شخصیت‌ها و داستان مرکزی فیلم، «پرل هاربر» ویژگی‌هایی داشت که تأمین بودجه‌ی 140 میلیون دلاری‌اش را برای تهیه‌کنندگان موجه می‌ساخت. سیاستمدار معلولی که پس از حمله ژاپنی‌ها، برای انتقام از روی ویلچر خود برمی‌خیزد، بر نمایی درشت از پرچم ایالات‌متحده ...این‌همه آن چیزی است که پرل هاربر به‌عنوان حماسه در خود دارد. این داستان‌ها که اغلب ساختگی‌اند، در دستگاه نیرومند هالیوود چنان پرداخت می‌شوند که جهانیان در زیر بارش امواج رسانه‌ها باور کنند که آمریکا سرزمین سربازان و دولتمردان فداکار است.

سینمای ایران بعد از 4 دهه از پایان یافتن جنگ تحمیلی در چه جایگاهی ایستاده؟

در این‌سوی دنیا شرایط به‌گونه‌ای دیگر است. در برهه‌ای از تاریخ معاصر این دیار، جوانانی جنگیدند تا حماسه بیافرینند که داستان زندگی و نبرد هرکدام از آن سوژه‌ای بکر برای روایت است. نوجوانی که نارنجک در آغوش می‌گیرد تا زیر تانک دشمن تندیسی ابدی از مقاومت بر جای بگذارد در هیچ کجا از دنیا به چشم نمی‌خورد. حماسه‌ها فراوان‌اند و سینما گوشه‌ای ناچیز از آن‌ها را در خاطره‌ی خود دارد. لحظات نابی که نه در توپ و تانک، بلکه در تپش دل‌های از جان گذشتگانی خلاصه شد که رفتند تا ما باقی بمانیم.

تردیدی وجود ندارد که در دل سال‌های دفاع مقدس صحنه‌هایی نهفته است که می‌تواند خاطره تماشای فیلم‌های «خط باریک قرمز» و «نجات سرباز رایان» را به فراموشی بسپارد. اگر نمی‌توانیم با تکنولوژی روز به جنگ غول‌های هالیوود برویم، لااقل بار دیگر به جبهه‌ها بازگردیم تا سلحشوران پاک این دیار با خاطراتشان، افتخار و بزرگی یک ملت را جاودانه کنند.