نگاهی به تحول عکاسی خبری در جهان

11 دی 1397

مأموریت خطیر قصه گفتن با تصویر

علی حسن پور

از سال‌های اولیه فعالیت مطبوعات در جهان، علاقه به استفاده از تصویر در کنار خبر وجود داشته است. قبل از پیدایش عکاسی، تصویرسازان بر اساس اتفاقاتی که رخ می‌داد، تصویری را نقاشی می‌کردند که البته چندان مطابقتی با واقعیت نداشت. مطبوعات در آن روزگار در حسرت چاپ تصاویر واقعی در کنار اخبار به سر می‌برد و گرفتن عکس‌های خبری، رؤیایی بود که هنوز جامه عمل نپوشیده بود و اصحاب رسانه همچنان باید منتظر می‌ماندند تا عکاسی خبری متولد شود. ضعف فنی ابزارهای عکاسی اولیه عملاً امکان گرفتن عکس خبری را غیرممکن کرده بود و سال‌ها طول کشید تا مواد حساس به نور و ابزار عکاسی امکان گرفتن عکس خبری را فراهم کند.

عکاسی خبری در طول عمر طولانی خود، شرایط متفاوتی را تجربه کرده است و همیشه پیشرفت و رشد تکنولوژی بر کلیت جریان عکاسی خبری تأثیر مستقیم داشته است. ساخته‌شدن «فلاش منیزیم» که امکان عکاسی در محیط‌های داخلی را فراهم کرد، اختراع دوربین‌های 35 میلی‌متری «لایکا» توسط «اسکار بارناک» که عکاسی خبری را از اسارت دوربین‌های بزرگ و سنگین رها کرد و اختراع دوربین‌های دیجیتال که سرعت تولید عکس را به کسری از ثانیه تقلیل داد؛ رویدادهایی بودند که منجر به پدید آمدن عکاسی خبری و تولد تصاویری شدند که امروزه امری کاملاً متداول و پیش‌پاافتاده در نشریات به‌حساب می‌آیند. بعدتر، در کنار پیشرفت‌های تکنولوژیکی، به وجود آمدن زیرساخت‌های ارتباطی چون اینترنت، عکاسی خبری را بار دیگر متحول ساخت و بر سرعت ارسال تصاویر خبری افزود.

جایگاه تصویر

جایگاه عکس و عکاسی خبری به دلیل تأثیرگذاری فراوان در ذهن مخاطب و باورپذیری بالا از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است. عکاسان خبری نه‌تنها آموزش فنی دیده‌اند، بلکه در نوع خود، مستندسازانی هستند که ماهیت و جوهره سوژه مورد عکاسی را در قالب انواع مختلف رسانه‌ها تشخیص و ضبط می‌کنند. درواقع، عکاسی خبری گونه‌ای از عکاسی مستند است که امکان دسترسی مستقیم به حقیقت را برای بیننده -از طریق مشاهده عینی رویداد صورت گرفته- از دریچه چشم عکاس، امکان‌پذیر می‌کند. هرچند نباید فراموش کرد که در عکاسی خبری، اصل، انتقال اطلاعات است و مسائل زیبایی‌شناسی در اولویت بعدی قرار دارد. عکس به دلیل ثبت بی‌واسطه توسط عکاس، از آغاز سندی معتبر برای باورپذیری هر رویدادی است که مردم به آن اعتماد دارند؛ اما این اعتماد چقدر حقیقی است؟

شاید باور کلی بر این باشد که پیدایش نرم‌افزارهای تصحیح عکس باعث لطمه به باورپذیری نسبت به‌عکس شده، اما چند دهه قبل، یعنی در سال 1936 «آرتور روتشتاین» عکاس آمریکایی جمجمه یک گاو را در علفزار پیدا کرد و آن را روی یک زمین خشک و ترک‌خورده قرار داد و به دنبال آن، عکسی اسطوره‌ای از خشک‌سالی خلق شد. پس از افشای این تغییر مکان، منتقدان آن روزگار این کار را دست‌کاری و صحنه‌آرایی فرض کردند و بر این اعتقاد بودند که دخالت عکاس مشروعیت محتوایی عکس را از میان می‌برد.

تولد دوباره عکاسی خبری

گذشت زمان تغییرات بنیادی و اساسی در دنیای عکاسی خبری به وجود آورد که در طی زمان همواره و هرلحظه، در حال رشد و گسترش بوده است؛ عکاسی که تا پیش‌ازاین درگیر بازنمایی کلی رخداد صورت گرفته بود، در حال حاضر با مسائل دیگری هم‌دست به گریبان است. امروزه با به وجود آمدن شبکه‌های اجتماعی دیگر انحصار تولید عکس خبری در اختیار عکاسان خبری نیست و هرکسی به‌صرف اینکه در محل حادثه حضورداشته باشد، می‌تواند از رویداد رخ‌داده عکس تهیه و در فضای مجازی منتشر کند. این افراد که اصطلاحاً به آن‌ها شهروند- خبرنگار گفته می‌شود، نتیجه آزادی بیان و امکان‌پذیر شدن ارتباط‌جمعی به یاری شبکه‌های اجتماعی است. در نظام دموکراتیک، افراد حق‌دارند درباره جامعه خود نظر داشته باشند و آن‌ها را با دیگران به اشتراک بگذارند.

امروزه گسترش اینترنت و به وجود آمدن شبکه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک و اینستاگرام، شرایط را برای رقابت در عرصه سرعت انتقال عکس خبری با چالش مواجه کرده است و هرقدر که خبرگزاری‌های جهان از شبکه گسترده در اقصی نقاط دنیا برخوردار باشند و عکاسان حرفه‌ای هرچقدر که سریع باشند نمی‌توانند با شهروند خبرنگاران در عرصه سرعت انتقال تصاویر و اخبار رقابت کنند. آنچه هنوز خبرگزاری‌های مطرح جهان را از مقوله شهروند- خبرنگار متمایز می‌کند اعتمادی است که به صحت اخبار و تصاویر منتشرشده از آن‌ها وجود دارد. رسانه‌های گروهی و مردم نسبت به اخبار منتشرشده در خبرگزاری‌ها اعتماد می‌کنند، ولی نمی‌توانند از صحت تصاویر منتشرشده توسط شهروند خبرنگار اطمینان داشته باشند.

در شرایط معاصر، عکاسان خبری حرفه‌ای نیاز به بازتعریفی مجدد دارند. فرد ریچین، نظریه‌پرداز و استاد عکاسی دانشگاه نیویورک، در کتاب «Bending the Frame» یک بیدارباش جدی به عکاسان خبری می‌دهد: خلاق باش یا بمیر. ریچین می‌نویسد عکاسان به‌جای پیروی از قواعد و تجربه‌های تثبیت‌شده، همواره باید از خودشان بپرسند چگونه می‌توانند تصاویر با مفهوم بیشتری تولید کنند. ریچین اعتقاد دارد «پیام اخراج عکاسان مشخص است: عکاس خبری حرفه‌ای چه‌کاری می‌کند که شهروند خبرنگاران نمی‌توانند انجام دهند؟ عکاسی کردن از اتفاقات رسمی، پوشش همایش‌های خبری یا پرداختن به معضلاتی نظیر فقر، سیل، خشک‌سالی و...»[1] ریچین اعتقاد دارد استفاده از فرمت‌های جدیدتر و پیچیده‌تر روایت آینده عکاسی خبری را تضمین می‌کند. این روزها نیاز مبرمی به عکاسان حرفه‌ای احساس می‌شود که می‌دانند چطور باظرافت قصه‌گویی کنند، کسانی که قابلیت چندوجهی بودن دارند.

در شرایط حاضر عکاسان خبری باکیفیت و چشم‌اندازی بی‌نظیر در سراسر دنیا مشغول فعالیت هستند که در طول تاریخ بی‌سابقه است و می‌توان دوران ما را دوران طلایی عکاسی خبری جهان نام‌گذاری کرد. عکاسی خبری همیشه در حال تحول است و این شغل در طول تاریخ همیشه مسیری رقابتی، چالش‌برانگیز و پرخطر داشته است، اکنون وارد شدن به آن سخت‌تر از گذشته است و هیچ‌گاه به گذشته خود بازنخواهد گشت.

انقلاب دیجیتالی باعث تغییرات بنیادین در عکاسی خبری شده است. افزایش دست‌کاری کردن عکس‌ها با فتوشاپ باعث شده است که مرزهای حقیقت نسبت به همیشه مبهم‌تر شوند. اکنون زمان خیزش، فرصت، بازاندیشی، تفکر خلاقانه و تصمیم‌گیری با تفکر باز و آزاداندیشانه برای یافتن روایت‌های جدید برای ارائه آثار جدید در عکاسی خبری فرا رسیده است. اکنون زمان قدم برداشتن برای تفکری خلاقانه و بازاندیشی روایت‌های ارائه آثار در عکاسی خبری است.

عکاس خبری معاصر نباید فقط ثبت‌کننده اتفاق پیش‌آمده باشد و در سطح خوانش دنیای پیرامون باقی بماند، این کار را خیلی پیش‌تر از آنکه آنان به محل واقعه برسند توسط شهروند خبرنگاران انجام می‌شود.

شهروند خبرنگاران اکنون پای ثابت هر رویداد و حادثه‌ای هستند و از زوایای گوناگون از زمین تا آسمان سوژه را به تصویر می‌کشند و در لحظه منتشر می‌کنند. در شرایط حاضر عکاس حرفه‌ای مجبور است که از سطح تولید عکس صرف فاصله بگیرد، داستان‌سرایی کند و روایت خویش را از اتفاق حادث‌شده بیان کند؛ اگرچه شهروند- خبرنگاران در گوشه و کنار جهان می‌توانند در لحظه تصاویر رخدادها را ثبت و مخابره کنند، اما نمی‌توانیم از آن‌ها انتظار داستان‌گویی داشته باشیم. داستان‌گویی و روایت گری کاری است که شهروند خبرنگاران از انجام آن عاجزند و تنها از عهده عکاسان حرفه‌ای قصه‌گو برمی‌آید.

 منبع: ایران

[1]. Photojournalism, Documentary, and the Citizen by Fred Ritchin/ Aperture  

آخرین ویرایش در %ب ظ، %12 %661 %1398 ساعت %19:%فروردين