چاپ کردن این صفحه

همه آنچه که باید درباره فیلم جدید «جان ویک ۳ پارابلوم» بدانید

07 تیر 1398
John Wick: Chapter 3 – Parabellum John Wick: Chapter 3 – Parabellum

سرگرمی‌ عامه‌پسند

سلیس: فیلم «جان ویک ۳ پارابلوم» به گفته بازیگر نقش اصلی‌اش کیانو ریوز پیروزی ستاره‌های سینمای مدرن در گیشه بوده است. فیلمی که در عرض یک هفته فروشش را به صد میلیون دلار رساند و با افتتاحیه‌اش موفق شد فیلمی مثل «انتقام‌جویان: پایان بازی» را کنار بزند. «جان ویک» حالا تبدیل به یک فرنچایز موفق شده که مردم دوستش دارند و حتی توانسته دل منتقدان را هم به دست بیاورد. درک کولستاد فیلم‌نامه‌نویس آمریکایی تا قبل از خلق کاراکتر جان ویک شهرت چندانی نداشت. نوشتن فیلم‌نامه را از نوجوانی شروع کرده بود اما در ۲۴ سالگی به هالیوود رفت تا بختش را در قطب سینمایی جهان بیازماید.

جان ویک از کجا آمد؟

درک کولستاد فیلم‌نامه‌نویس آمریکایی تا قبل از خلق کاراکتر جان ویک شهرت چندانی نداشت. نوشتن فیلم‌نامه را از نوجوانی شروع کرده بود اما در ۲۴ سالگی به هالیوود رفت تا بختش را در قطب سینمایی جهان بیازماید. اولین فیلم‌نامه‌ای که فروخت «آکولیت» نام داشت که کمپانی ولتاژ از او خرید. اواخر سال ۲۰۱۲ فیلم‌نامه دیگری نوشت به نام «تحقیر» که تاندر رود پیکچرز آن را خرید و آوریل ۲۰۱۳ اعلام شد که قرار است کیانو ریوز در آن بازی کند. این ریوز بود که پیشنهاد داد اسم فیلم‌نامه به «جان ویک» تغییر پیدا کند. جان ویک اسم قهرمان فیلم‌نامه بود که کولستاد آن را از روی اسم پدربزرگ مادری‌اش برداشته بود.

کولستاد بعد از موفقیت «جان ویک» در گیشه برای بازی ویدیویی آن‌هم فیلم‌نامه نوشت و سال ۲۰۱۷ گفته شد که قرار است اقتباسی تلویزیونی هم از آن با عنوان «آدمکش» نوشته و ساخته شود. ماجرای جان ویک از آنجا آغاز می‌شود که همسرش را از دست می‌دهد. همسر سابقش یک توله‌سگ به او هدیه می‌دهد تا با اندوهش کنار بیاید. علیرغم اینکه جان اهل علاقه به جهان مادی نیست اما رابطه عجیبی با این سگ برقرار می‌کند. روزی در پمپ‌بنزین با سه گانگستر روس برخورد می‌کند که می‌خواهند ماشینش را بخرند. جان مخالفت می‌کند. رئیسشان عصبانی می‌شود و جان را تا خانه‌اش تعقیب می‌کنند. سگ را می‌کشند و ماشین را می‌دزدند.

سرگرمی‌ عامه‌پسند و مبارزه محور در بالاترین سطح؛ «جان ویک ۳» بهترین قسمت این سه گانه است.

فیلم اول جان ویک

چاد استالسکی بد‌لکاری بود که تبدیل به کارگردان شد. خیلی اتفاقی کارش را به‌عنوان بدلکار شروع کرد و در سری فیلم‌های «ماتریکس» نقش بدل کیانو ریوز را داشت. سال ۲۰۱۴ به‌عنوان یکی از کارگردانان فیلم «جان ویک» انتخاب شد. دیوید لیچ کارگردان دیگر فیلم بود. جان ویک در فیلم «جان ویک» یک آدمکش قدیمی است که حالا خودش را بازنشسته کرده. نام مستعارش بابا یاگا بوده که در افسانه‌های روسی و قصه‌های فولکلور نژاد اسلاو موجودی باقدرت ماورالطبیعه بوده که می‌توانسته تغییر شکل بدهد. این لقب را به خاطر کشتارهایش به او داده بودند. وقتی می‌خواسته بازنشسته شود و با هلن ازدواج کند رئیس سندیکای جنایتکاران روسیه به او یک مأموریت غیرممکن می‌دهد. اینکه ظرف مدت کوتاهی یک سری کشتار انجام بدهد. جان موفق به انجام عملیات می‌شود و می‌تواند خودش را بازنشسته کند؛ اما حالا که هلن مرده او می‌خواهد از کسانی که سگش را کشته‌اند و ماشینش را دزدیده‌اند انتقام بگیرد.

این فیلم نه‌فقط اسمش را که تولیدش را هم مدیون کیانو ریوز است که بعد از سری «ماتریکس» تبدیل به ستاره شده بود و با دو کارگردان این فیلم هم سر صحنه فیلم‌های «ماتریکس» آشنا شده بود. فیلم به شیوه دیجیتال فیلم‌برداری شد و مدیر فیلم‌برداری آن جاناتان سلا از دوربین‌های الکسا استفاده کرد که پیش‌تر برای ساخت فیلم‌های تبلیغاتی با آن‌ها آشنایی داشت. تایلر بیتس و جوئل جی.ریچارد موسیقی فیلم را ساختند و موسیقی زنده ویولن هم در فیلم توسط اسکات تیکسیر نواخته شد. البته در فیلم از موسیقی‌های دیگری مثل کاری از مریلین منسون هم استفاده شد. چاد استالسکی کارگردان فیلم گفته که از فیلم‌های «خوب، بد، زشت» سرجیو لئونه، «درست به هدف» جان بورمن و «دایره سرخ» ژان پیر ملویل برای ساخت فیلم تأثیر گرفته بود. استالسکی می‌خواست مثل فیلم «خوب، بد، زشت» لئونه پیش‌زمینه جان ویک را به تخیل تماشاگران واگذار کند. درک کولستاد هم برای نوشتن فیلم‌نامه در شخصیت‌پردازی‌ها تحت تأثیر استفان کینگ بوده است.

«جان ویک» در اولین هفته اکرانش ۱۴.۴ میلیون دلار فروخت. درحالی‌که بیشتر تحلیل‌گران برای آن فروشی بین ۷ تا ۸ میلیون دلار پیش‌بینی کرده بودند. درنهایت این فیلم که با بودجه‌ای بین ۲۰ تا ۳۰ میلیون دلار تولیدشده بود توانست ۸۸.۸ میلیون دلار در سرتاسر جهان فروش کند.

خیلی دوست دارم بگویم که طرفداران دو فیلم ابتدایی از این اثر نیز لذت خواهند برد

منتقدان هم از فیلم خوششان آمد و به‌خصوص صحنه‌های اکشن آن نقد‌های مثبتی دریافت کرد. امتیاز فیلم در سایت متاکریتیک ۶۸ از ۱۰۰ است. منتقد اینترتینمنت ویکلی نوشت: «این فیلم نه‌تنها بازگشتی برای بازیگر نقش اصلی آن یعنی کیانو ریوز است که او را دوباره روی فرم می‌آورد که یکی از هیجان‌انگیزترین اکشن‌هایی است که ساخته‌شده. محور همه اتفاقات هم کیانو ریوز است. او توانسته نقش‌آفرینی فوق‌العاده باورپذیری از آرامش قبل از طوفان و توانایی‌اش بعدازآن برای نابودی داشته باشد.» البته همه منتقدان هم نقدهای مثبتی ننوشتند. پیتر برادشاو به فیلم دوستاره از پنج داد و گفت که دیالوگ‌های کیانو ریوز علیرغم استایل خشک و بی‌روح او خنده‌دار ازکاردرآمده‌اند درحالی‌که این فیلمی خشن و بدون حس شوخ‌طبعی است. منتقد گلوب و میل هم به فیلم یک و نیم ستاره داد و آن را یک «آشغال جدید میان فیلم‌های اکشن» نامید.

«جان ویک» در میان هم‌رده‌های خود حکم‌فرما است.

جان ویک: فصل دوم

فیلمی که سه سال بعد از نسخه اول در سال ۲۰۱۷ ساخته شد. داستان فیلم چهار روز بعد از اتفاقات قسمت اول رخ می‌دهد. یک گنگستر ایتالیایی سراغ جان ویک می‌آید که گویا موقعی که جان می‌خواسته بازنشسته شود به او کمک کرده بود. او از جان می‌خواهد که حالا دینش را به او ادا کند اما جان می‌گوید که بازنشسته شده؛ اما اتفاقات زیادی پیش می‌آید که جان دوباره تبدیل به یک نشان‌دار شود و حتی برای مرگ او پاداش تعیین کنند.

سال ۲۰۱۵ کارگردانان قسمت اول اعلام کردند که فیلم «جان ویک» دنباله‌ای خواهد داشت. همان سال مدیرعامل لاینزگیت گفت که «جان ویک» تبدیل به یک فرنچایز با اسامی مختلف خواهد شد. «جان ویک ۲» در گیشه سینماهای آمریکا ۹۲ میلیون دلار فروخت و فروش کل آن در جهان به ۱۷۱.۵ میلیون دلار رسید. اکران فیلم در آمریکا همراه شد با اکران دو دنباله دیگر یکی «فیلم بتمن لگو» و دیگری «پنجاه طیف تیره‌تر» و «جان ویک ۲» موفق شد که در هفته اول ۲۰ میلیون دلار بفروشد و از بقیه جلو بزند. فیلم ازنظر منتقدان حتی موفق‌تر از قسمت اول بود. امتیاز فیلم در سایت متاکریتیک ۷۵ از ۱۰۰ است. کریس ناشاواتی منتقد اینترتینمنت ویکلی گفت: «ایده دنیای مخفی دنیای قاتلان حرفه‌ای که به یک سری رسوم متمدنانه متصل شده در نظر اول ممکن است ابزورد باشد اما در فیلم «جان ویک ۲» از نیهیلیسم سینمایی فراتر می‌رود. یک‌بار دیگر کیانو ریوز هم ناامیدمان نمی‌کند و با هدایت خشمش در بی‌عدالتی‌های زندگی در قالب جان ویک فرو می‌رود. این رقص باله‌ای از گلوله‌ها به شیوه‌ای خشونت‌آمیز است و همان چیزی را که دقیقاً از یک دنباله خوب انتظار می‌رود این فیلم در خودش دارد.»

جان ویک ۳ پارابلوم

تریلر اکشن نئو-نوآری که در ادامه دو قسمت قبلی ساخته‌شده و حالا اتفاقاً مسیر سینمایی‌اش مشخص‌تر از دو فیلم قبلی است و به‌راحتی می‌شود آن را در یک ژانر طبقه‌بندی کرد. این بار بودجه تولید فیلم ۵۵ میلیون دلار بود و البته بیشتر عوامل همان قبلی‌ها بودند و یک سری بازیگر جدید مثل هالی بری به فیلم اضافه شدند.

اتفاقات «جان ویک ۳» کمتر از یک ساعت بعد از داستان‌های قسمت قبلی اتفاق می‌افتد. جان ویک که یکی از اعضای اتحادیه آدمکش‌ها را به قتل رسانده در حقیقت مرتکب خیانت شده و حالا او نشانه‌ای ۱۴ میلیون دلاری بر چهره‌اش دارد. به این معنی که برای کشتن جان ویک جایزه‌ای معادل ۱۴ میلیون دلار تعیین‌شده است. جان ویک از نیویورک فرار می‌کند و به کازابلانکا می‌رود و آنجا از دوست قدیمی‌اش سوفیا کمک می‌خواهد تا او را پیش یکی از اعضای بلندمرتبه سازمان ببرد. فیلم در گیشه که بسیار موفق ظاهر شد و حتی از «انتقام‌جویان» هم جلو زد و فعلاً صدرنشین گیشه فروش باقی‌مانده است. فیلم تا امروز نزدیک به ۱۲۰ میلیون دلار فروخته درحالی‌که تازه هفته سوم اکرانش آغاز می‌شود.

منتقدان هم فیلم را دوست داشته‌اند. امتیاز متاکریتیک فیلم ۷۳ از ۱۰۰ است. منتقد آسوشیتدپرس درباره فیلم نوشته است: «فیلم‌ها می‌توانند به طرز عجیبی ساده باشند. در نگاه اول با دیدن «جان ویک ۳» تصور می‌کنید آنچه نیاز دارید فقط یک ماشین، یک تفنگ و یک سگ مرده است؛ اما به لحاظ بصری فیلم سوم چشم‌نواز است. سایه‌هایی نرم که توسط شیشه‌های بازتاب‌دهنده احاطه می‌شوند. یک صحنه داریم که کشمکش آدم‌ها زیرآب اتفاق می‌افتد و صحنه اکشن فیلم به زیبایی اسلوموشن می‌شود. هیچ شکی نیست که این سکانس‌ها خیلی ساده هستند چه در فرم و چه در اجرا؛ اما قطعاً یکسر و گردن بالاتر از فیلم‌های اکشنی است که در حال حاضر ساخته می‌شوند.»

منتقدان معتقدند که «جان ویک ۳» عصاره‌ای از آن چیزی است که می‌شود آن را سینمای پاپ نامید. فیلمی که سرگرم‌کننده است اما درعین‌حال از هنر والایی هم برخوردار است. سری فیلم‌های «جان ویک» طرفداران زیادی دارد و با موفقیت قسمت سوم آن به نظر می‌رسد که فرنچایز جان ویک همچنان ادامه داشته باشد. به‌خصوص که قهرمان آن یعنی کیانو ریوز هم در این فیلم آخر همچنان روی فرم است و احتمالاً تهیه‌کنندگان برای قسمت بعدی هم می‌توانند رویش حساب کنند.

صوفیا نصرالهی

 

نگاهی به فیلم «جان ویک ۳ پارابلوم»

فقط سرگرم‌کننده

جیمز براردینلی

سری «جان ویک[1]» که با قسمت سوم حالا دیگر در مسیری از قبل تعیین‌شده قرارگرفته، داخل چاله‌ای گیرکرده است. فیلم‌سازان چنان درگیر مسئله‌ی ساختن «چیزی شبیه به قبلی‌ها» شده‌اند که به‌کل حس نسبت را ازدست‌داده‌اند. درحالی‌که صحنه‌های خیلی خشن و نسبتاً کمدی جایگاه خاص خود را در این فیلم دارند (و به‌طورکلی در این فرنچایز)، زمانی در فیلم می‌آید که این تکرار عملاً باعث می‌شود که تجربه و حس شما از فیلم تحت تأثیر قرار بگیرد و رنگ ببازد.

شاید برای کسانی که خیلی به این فرنچایز علاقه دارند عجیب به نظر برسد اما زمان‌هایی در این اثر وجود دارد که به نظر می‌رسد که دیگر برای «جان ویک ۳» اهمیتی ندارد که چه چیزی به بینندگان نشان می‌دهد و حتی خودش هم به کاری که می‌کنید اهمیت نمی‌دهد. بسیاری از صحنه‌های مبارزه در این اثر (علی‌الخصوص مبارزه‌ی نهایی و نقطه‌ی اوج اثر که برخلاف قسمت دوم، به‌جای آینه از شیشه به‌عنوان ویژگی مهم استفاده می‌کند) شبیه به کپی‌های مبارزات ابتدایی‌تر به نظر می‌رسند. در هنگام تماشای اثر به نقطه‌ای می‌رسیم که حس «چیزی شبیه به قبلی‌ها» تبدیل می‌شود به «آره، این رو قبلاً دیده بودیم».

آقای «چاد استالسکی»، کارگردان این اثر (که وظیفه‌ی ساخت دو فیلم قبلی را نیز بر عهده داشته است) و همچنین فیلم‌نامه‌نویس اثر یعنی «درک کولستاد»(با همکاری شای هاتن، کریس کالینز و مارک آبرامز) ما را به دنیای دو فیلم ابتدایی این سری بازمی‌گردانند.

دنیای این سری همان جهان تاریک جدید و دارای سبک خاص با هتل‌هایی بلند و کوچه‌پس‌کوچه‌ها است. این برداشت خاص از زمان شب نیویورک تنها وسیله‌ای برای صحنه‌های اکشن سطح بالایی است که در آن افراد برای مبارزه با اسلحه از چاقو و برای مبارزه با چاقو از اسلحه استفاده می‌کنند. فیلم دقیقاً همان چیزی را به ما تحویل می‌دهد که «جان ویک» و «جان ویک 2» تحویل داده بودند. خب اگر این‌گونه است پس مشکل چیست؟ اینکه یک‌چیز یکسان را برای دفعه‌ی سوم هم ببینیم لزوماً جذابیتی ندارد و فیلم هم با داشتن طولانی‌ترین زمان بین سه نسخه‌ی خود یعنی ۱۳۰ دقیقه و یک بخش میانی بسیار طولانی با سفری غیرضروری به کازابلانکا پتانسیل ازدست‌رفته‌ی خود را به ما نشان می‌دهد و اینکه درنهایت بی‌هدف بوده است.

هیچ شکی وجود ندارد که سکانس‌های این اثر چه در فرم و چه در اجرا به‌سادگی بالاتر از اکثر اکشن‌هایی که تاکنون دیده‌ایم قرار می‌گیرند.

شروع فیلم بسیار پرزرق‌وبرق و جذاب است؛ اثر درست از همان‌جایی شروع می‌شود که فیلم قبلی تمام‌شده بود. «جان ویک» (با بازی کیانو ریوز) دوباره با جمله‌ی «مهلتت تمام‌شده» مواجه می‌شود. بعد در ۳۰ دقیقه‌ی ابتدایی فیلم در آسمان در حال پرواز است. «جان» به ما نشان می‌دهد که چگونه می‌توان از کتاب‌ها برای کاری بیشتر از خواندنشان استفاده کرد و دریکی از آن نبردهای خونین و کمدی معروف درگیر می‌شود، نبردی که ضرب‌آهنگی شبیه به یک رقص اجرا می‌شود. این سکانس به ما یادآوری می‌کند که «استالسکی» چقدر در درآوردن این صحنه‌ها مهارت دارد.

درنهایت فیلم کمی آرام‌تر می‌شود تا ما آشنایی بیشتری با موقعیت پیدا کنیم. مشکل اما آنجایی است که فیلم هیچ‌وقت از این زمان آرام نمی‌تواند خارج شود. بازهم قرار است که صحنه‌های مبارزه ببینیم، ازجمله یک صحنه‌ی مبارزه‌ی بسیار طولانی با حضور «هالی بری» در نقش «سوفیا»، یک مأمور سابق که «جان» از کمک او در آن شهر شمال آفریقایی مذکور استفاده می‌کند اما باوجود تمام این‌ها چیزی کم است. شاید مشکل نبود آن کمدی همیشگی در مبارزات باشد یا شاید هم اینکه بالاخره این مبارزات علی‌رغم باحال بودنشان درجایی بالاخره جذابیت خود را از دست می‌دهند. اگر بخواهم نظر غیرشخصی بدهم باید اعتراف کنم که بخش پایانی اثر یکی از جذاب‌ترین نمونه‌های مبارزه‌ی تک‌نفره است اما تا زمانی که آن سکانس‌ها را ببینیم احساسات ما کاملاً خنثی‌شده‌اند.

در سالیان گذشته کارگردان اثر و همچنین بازیگر اصلی یعنی «کیانو ریوز» به «جان ویک» به‌عنوان یک سه‌گانه اشاره‌کرده‌اند. به‌شخصه بسیار خوشحال بودم که قسمت سوم این اثر هم ساخته شد چراکه دوست داشتم ببینم داستان چگونه پایان می‌یابد. اگرچه جایی در میانه‌ی ساخت اثر بوده که فیلم‌سازان و بازیگران قانع شدند که «جان ویک» نباید لزوماً با قسمت سوم تمام بشود. نتیجه‌ی آن این شده که هیچ جمع‌بندی‌ای داریم. فیلم با یک پایان نفس‌گیر تمام می‌شود که قابلیت ادامه یافتن را نیز دارد، شرایطی که شرکت پخش‌کننده‌ی فیلم احتمالاً قانع بشود تا برای قسمت بعدی نیز سرمایه‌گذاری بکند.

شخصیت «جان ویک» با بازی «کیانو ریوز» دقیقاً شبیه به همان شخصیت دو فیلم قبلی رفتار می‌کند. کت‌وشلوار او مشکی و سفید و قرمز است. حالت صورت او هیچ‌وقت تغییر نمی‌کند. او همیشه آماده است تا جملاتی تک‌خطی را بیان کند؛ اما او در این فیلم بیشتر شبیه به یک ماشین خودکار است. شاید به این خاطر است که او سگ خود را به محل امنی فرستاده اما گویی دیگر انسانیت چندانی در شخصیت او باقی نمانده است. بازیگرانی که از فیلم قبلی دوباره به این عنوان بازگشته‌اند مثل «یان مک‌شین»، «لنس ردیک»(به‌عنوان نفر دوم بعد از وینستون) و همچنین «لارنس فیشبورن» (در نقش بوری کینگ) همگی سرحال‌اند. افراد تازه‌وارد مثل «کیت دیلون»(به‌عنوان رئیس و حکم دهنده) و «مارک داکاسکو»(در نقش زیرو، شخصیت منفی اصلی این فیلم) به اثر عمق می‌دهند. باوجوداینکه از «هالی بری» به‌شدت در تبلیغات این اثر استفاده‌شده است اما نقش نسبتاً کوچکی دارد. احتمال زیاد او را به‌عنوان گزینه‌ای برای آینده نگه‌داشته‌اند.

خیلی دوست دارم بگویم که طرفداران دو فیلم ابتدایی از این اثر نیز لذت خواهند برد اما خود من هم یکی از آن طرفداران بودم و کمی از این اثر ناامید شدم. وقتی‌که فیلم کارایی دارد کاملاً در سطح آثار قبلی است و اثری سرگرم‌کننده را به شما تحویل می‌دهد. متأسفانه این قابلیت فیلم که شما را برای مدت‌زمان طولانی‌ای درگیر خودش بکند ازدست‌رفته است و به همین دلیل سخت است که اثر را هم‌رده‌ی فیلم اول یا دوم بدانیم. چیزی که من را بیشتر نگران می‌کند این است که این مسئله یک‌روند غیرقابل‌بازگشت است و اگر قرار باشد «جان ویک ۴» ای ساخته بشود، افول ادامه خواهد یافت. «چیزی شبیه به قبلی‌ها» لزوماً مسئله‌ی بدی نیست اما درصورتی‌که بتوان جلوی آن را گرفت تا تبدیل نشود به «آره، این رو قبلاً دیده بودیم».


گزیده نظرات منتقدان سینما درباره فیلم «جان ویک ۳ پارابلوم»

نیک د سیملان (امپایر)

سرگرمی‌ عامه‌پسند و مبارزه محور در بالاترین سطح؛ «جان ویک ۳» بهترین قسمت این سه گانه است. در کجا می‌توانید سگ‌های سامورایی و ارجاعات به تارکوفسکی را پیدا کنید؟

 جان دیفور (هالیوود ریپورتر)

دیوانگی حماسی سطح بالایی که دنیای «جان ویک» ی را به بهترین حالت گسترش می‌دهد. فیلم مقرر است که طرفداران را راضی کند.

 دیوید الریچ (ایندی وایر)

بی‌ثبات، خسته‌کننده و به طرز نفس‌گیری خشونت‌آمیز.

جردن راپ (فیلم استیج)

تعهد «کیانو ریوز» به بدن و فیزیکی که برای بازی کردن این نقش نیاز دارد شبیه به اساطیر به نظر می‌رسد، چه برای افرادی که قصد شکار او را دارند و چه کسانی که این مناظر را در تصویر ملاحظه می‌کنند.

 جک کویل (اسوشیتدپرس)

هیچ شکی وجود ندارد که سکانس‌های این اثر چه در فرم و چه در اجرا به‌سادگی بالاتر از اکثر اکشن‌هایی که تاکنون دیده‌ایم قرار می‌گیرند.

 تیم گریرسون (اسکرین اینترنشنال)

اصلاً به خود درباره‌ی فیلم‌نامه و دیگر موارد این‌گونه در اثر سخت نگیرید. تنها چیزی که اهمیت دارد این است که کارگردان چگونه کار معمول خود درصحنه‌های اکشن را بازهم باکیفیت انجام می‌دهد و هم اینکه «کیانور ریوز» چگونه فیلم را با بازی خویشتن‌دارانه‌ی خود اعتلا می‌بخشد.

آلیسا ویلکینسون (وکس) 

«جان ویک» در میان هم‌رده‌های خود حکم‌فرما است.

 رابرت آبل (وآرپ)

می‌پرسید صحنه‌های اکشن چگونه هستند؟ تا زمانی که حس تکراری به شما ندهند کیفیت بالایی دارند و حتی در آن صورت هم لذت‌بخش‌اند چراکه برداشت‌های طولانی نشانگر تلاش زیاد در سر صحنه و لایق ستایش‌اند.

[1]. John Wick

آخرین ویرایش در %ب ظ، %19 %802 %1399 ساعت %22:%مرداد